snot, nasal mucus
snot
nasal mucus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او خلط بینیاش را با دستمال پاک کرد.
He wiped the snot off his nose with a tissue.
دکتر خلط بینی را برای بررسی عفونت معاینه کرد.
The doctor examined the nasal mucus to check for infection.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خلط بینی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلط بینی